*سنگر طلبگی*

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

(تکنیک تکمیل متن.ادامه فرازی از دعای پرفیض ابوحمزه)

27 خرداد 1397 توسط مقدس آهنگری

(کلثوم مقدس آهنگری. تکنیک تکمیل متن.ادامه فرازی از دعای پرفیض ابوحمزه)
«اِلهی اِن عَفوت فمَن اَولی مِنک بالعَفو وَ اِن عذَّبتَ فمَن اعدَل مِنک فِی الحُکم، اِرحم فِی هذِه الدُّنیا غُربتی وَ عندَ الموتِ کُربتی وَ فِی القَبر وحدَتی وَ فِی اللّحدِ وحشَتی»:

معبودا! چنان چه عفو کنی، پس کیست سزاوارتر از تو به عفو و اگر عذاب کنی، پس کیست عادل تر از تو در داوری؟ رحم کن در این جهان، به غریبی ام و به هنگام مرگ، به غم زدگی ام و در قبر، به تنهایی ام و در لحد، به وحشتم.

…………………………………………………….

الهی! همان گونه که در زندگی دنیایی، هیچ چیز و هیچ کس غیر از تو نمی تواند بندگان را از سختی ها و ناملایمات نجات دهد، در قبر و تنهایی پس از مرگ نیز تنها تویی که مونس و همدم انسان و رهایی بخش او از غم و اندوه هستی.

الهی! چگونه تو را خوانم آن گونه که شایسته عظمت توست و چگونه تو را وصف نمایم آن گونه که سزاوار مقام توست؟!

وقتی به وعده های امیدبخشت می اندیشم که فرمودی: «اُدعُونی اَستَجب لَکم»؛ بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را، «لا تَقنَطوا مِن رَحمهِ الله»؛ از رحمت خداوند ناامید نشوید، شور و شعفی وصف ناپذیر در من پدید می آید؛ گویی که استجابت خواسته هایم نزدیک است اما وقتی این استجابت به تأخیر می افتد، حوادث روزگار و گذر زمان، بذر دلسردی و ناامیدی را در دلم می پاشد.

خدای من! دلم می خواهد امید به رحمتت همواره در وجودم باقی بماند و هیچ گاه یادم نرود که فرمودی: «وَ إذَا سَألکَ عِبادِی عَنّی فَإنّی قَریب». تو نزدیک تر از آنی که من تصورش را می کنم؛ مرا می بینی، صدایم را می شنوی، به راز و نیازهایم گوش فرا می دهی اما این که زمانی دعایم به استجابت نمی رسد، حتما حکمتی در میان است که باید صبور بود تا حکمتش را فهمید.

خدای بزرگ! چه بسیارند بندگانی که از نعمت های بی شمارت بهره می گیرند اما زمان شکرگزاری، گویی اصلاٌ خدایی نبوده و تمام این نعمت ها خود به خود به آن ها رسیده است. فراموش می کنند متنعّم حقیقی را و همین فراموشی چه بسا ممکن است نقمت و عذاب الهی را برای آن ها به دنبال داشته باشد!

معبود من! می دانم همواره با رحمت بی کرانت مراقبم هستی و چه بسیار گذرگاه هایی که به وضوح دست حمایت و رحمتت را در زندگی دیده ام اما از تو می خواهم بیش از پیش مراقبم باشی و این عبد حقیر گنهکار را از یاد نبری که به فرموده اهل دل؛ اگر ما تو را از یاد ببریم، برای تو بندگان بسیار است اما اگر تو ما را از یاد ببری، ما جز تو خدایی نداریم!

پس ما را به حال خودمان وامگذار؛ رَبّ لا تَکِلنی إلی نَفسِی طَرفهَ عَینٍ أبَداً…
(۲۴ خرداد.آخرین ساعات روز پایانی ماه مبارک رمضان.حوزه علمیه)

 نظر دهید »

خداحافظ ماه خوب من

27 خرداد 1397 توسط مقدس آهنگری

​ماه خوب من!

وقتی روز آخر شد تازه فهمیدم که قدرت را خوب نفهمیدم!

همیشه همین است؛

وقتی از کسی دل می کنیم تازه می فهمیم چه قدر دوستش داشتیم…

حال باید صبر کرد تا یک سال دیگر؛

افطاری های زیبا و پرشور

سحرهای ناب و دلنشین

ای کاش تمام طول سال برایمان رمضان باشد.

ای کاش حال خوب روز عید تا رمضان سال بعد بماند.

نماز عید فطر امسال گویا برایم حال و هوای دیگری داشت؛

انگار اولین نماز عیدی بود که در طول عمرم با توجه و لذت بیشتر به جا آورده ام.

حس خوبی بود؛

خروج از مهمانی خدا اما با امید استجابت دعاها و دریافت پاداش از صاحب خانه کریم و مهربان…..
(کلثوم مقدس آهنگری. ۲۵ خرداد ۹۷. ساعت ۱۷.۴۵. ایوان منزل)

 نظر دهید »

ماجرای من و کلاس نویسندگی

24 خرداد 1397 توسط مقدس آهنگری

​به نام خدا

ماجرای من و کلاس نویسندگی

بنده کلثوم مقدس هستم؛ دانش آموخته سطح دو و همکار پژوهش مدرسه علمیه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله علیها آمل.

همکار پژوهش هستم اما به لطف و اعتماد مدیر محترم مدرسه، بعضی از فعالیت های فرهنگی مدرسه هم برعهده من هست مثل مدیریت وبلاگ مدرسه، تهیه و آماده سازی اخبار مدرسه و ارسال خبرها به مدیریت استان و بسیج طلاب و درج در وبلاگ، گاهی اوقات هم کمک به همکار فرهنگی مدرسه جهت برگزاری مناسبت های مختلف. 

به همین خاطر، هروقت نامه ای دریافت می شود در خصوص رایانه و فضای مجازی و دوره های مربوط به آن، معمولا اولین نفری که ذهن مدیر و کادر مدرسه می رسد، من هستم.

وقتی نامه تبلیغ نوین آمد که یک نفر را برای شرکت در دوره باید معرفی می کردند، به من پیشنهاد دادند و از آن جایی که خودم هم علاقه دارم اطلاعاتم را در زمینه فضای مجازی افزایش دهم، قبول کردم.

دوره تبلیغ نوین استاد باقری، واقعا عالی بود و چیزهای زیادی از ایشان یاد گرفتیم. خدا خیرشان دهد.

پس از آن وقتی دوباره نامه زدند که برای ادامه دوره یا باید فتوشاپ را انتخاب کنید یا نویسندگی را، راستش را بخواهید خودم خیلی علاقه داشتم که فتوشاپ را یاد بگیرم و مدتی به دنبال فرصت مناسب بودم. با خودم گفتم حالا که این فرصت پیش آمده، بهتر است فتوشاپ را شرکت کنم، نویسندگی خیلی ضرورت ندارد!

تاریخ ثبت نام کلاس فتوشاپ جلوتر بود و من روی تابلوی اتاقم زمان ثبت نام را یادداشت کردم تا مثلا یادم نرود اما یادم رفت!

اما به لطف خدا معاونت فرهنگی استان با من تماس گرفتند و گفتند که امروز زمان ثبت نام است و شما می خواهید کدام کلاس را شرکت کنید؟ گفتم به فتوشاپ بیشتر علاقه دارم و معاون محترم استان خودش برایم ثبت نام را انجام داد.

بعد از چند روز دوباره همین معاون فرهنگی استان تماس گرفتند و گفتند در کلاس نویسندگی هم شما را ثبت نام بکنم؟ پرسیدم مگر می شود هردو کلاس را شرکت کرد؟ گفتند بله، می شود و این بار نیز ایشان خودشان برای کلاس نویسندگی هم اسمم را نوشتند.

کلاس فتوشاپ شروع شد. سیستم کامپیوتر منزل ما مشکل داشت و من چند جلسه با گوشی، در کلاس شرکت کردم. راستش را بخواهید بعضی چیزها را هم خوب متوجه نمی شدم چون با گوشی خیلی سخت بود همه قسمت ها و نوشته های برنامه فتوشاپ را متوجه بشوم. به همین دلیل بود که تصمیم گرفتم علی رغم علاقه ام، دیگر کلاس را ادامه ندهم.

یک نکته ای را داخل پرانتز بگویم؛ آن زمانی که برخلاف قوانین دوره، توانستم در هردو کلاس ثبت نام کنم، با خودم گفتم اصلا همین چیزی امکان نداشت که کسی هر دو را ثبت نام کند پس حتما حکمتی بوده و خدا خواسته که من هم فتوشاپ و هم نویسندگی را یاد بگیرم!

خوب چاره ای نداشتم که فتوشاپ را رها کنم اما چندبار به کلاس سر زدم و کارتابل خودم را می دیدم که زمان حضور در بقیه جلسات برایم صفر رد شده، کمی ناراحت هم شدم. در گروه کوثر نت، از استاد یگانه؛ استاد دوره فتوشاپ تشکر و عذرخواهی کردم و علت عدم حضور در کلاس را برایشان توضیح دادم. امیدوارم که بنده را عفو بفرمایند.

اما به لطف خدا در کلاس نویسندگی حضور پیدا کردم؛ آن هم در محضر اساتید بزرگواری هم چون استاد بذرافشان که دو جلسه با ایشان کلاس برگزار شد و در نهایت استاد محترم آقای هادی منش.

راستش را بخواهید کمی ذوق نوشتن در من وجود داشت. برای همین خیلی برای خودم سخت نمی دیدم که در کلاس نویسندگی شرکت کنم. اما با راهنمایی های کارگشا و خیلی عالی استاد هادی منش، تازه داشتم می فهمیدم نویسندگی چیست و بیشتر علاقه مند شدم.

البته قابل ذکر است یک مجموعه کتاب سبک زندگی چهارده معصوم علیهم السلام از استاد داشتم و گاهی اوقات از آن استفاده می کردم اما پس از حضور در کلاس نویسندگی، یک روز وقتی به آن مراجعه کردم و اسم استاد هادی منش را دیدم، هم یک حس تعجب به من دست داد و هم برایم جالب بود که من از آثار ایشان استفاده می کردم ولی تا کنون دقت نکرده بودم!

حالا با این که به فرموده استاد تازه در ابتدای راه هستیم و باید خیلی تمرین کنم تا مثلا بشوم نویسنده! به خودم جرات دادم و تصمیم گرفتم برای ایام تابستان، کلاس مقاله نویسی همراه با نویسندگی را برای طلاب مدرسه برگزار نمایم.

در حال حاضر حدود ۳۰ نفر ثبت نام کرده اند. امیدوارم که بتوانم تا حدی این مسئولیت خطیر را به انجام رسانم تا هم شرمنده طلاب عزیز نباشم و هم به قول استاد، بتوانم کمی از وظیفه ام در این راه را انجام داده باشم.

ان شاء الله با عنایت خداوند و البته راهنمایی های استاد محترم از این مسئولیت سربلند بیرون بیایم و نکته آخر این که استاد بزرگوار، ما را تشنه، لب دریا رها نفرمایید. حتما دوره تکمیلی کلاس را برایمان برگزار نمایید تا با توان بیشتری این مسیر را ادامه دهیم…
این هم از ماجرای نویسنده شدن ما

۲۴ خرداد ۹۷. ساعت ۵.۳۰. آخرین روز ماه مبارک رمضان

 نظر دهید »

گتره نویسی؛ دعا

05 خرداد 1397 توسط مقدس آهنگری

به نام خدا
گتره نویسی. کلثوم مقدس آهنگری
دعا کردن
یکی از مهم ترین آموزه های دینی که در همه ادیان الهی بر آن تاکید فراوان شده، دعا و نیایش با پروردگار است. دعا کردن یعنی طلبیدن و حاجت خواستن از یگانه آفریدگار عالم که غنی بالذات است و همه ذرات هستی محتاج و نیازمند ذات اقدس او.

بشر در طول عمر خود همواره برای رسیدن به رفاه و آرامش، در حال تلاش و تکاپو است اما اسباب و علل دنیای مادی نه تنها انسان را به آرامش نمی رساند، بلکه از آن طرف موجب سلب آرامش از او شده، موجبات ناراحتی و اضطراب او را نیز فراهم می کند.

از همین روست که آیات قرآن کریم و سخنان معصومین علیهم السلام بندگان را به دعا و مناجات با پروردگار تشویق نموده و تنها راه فرار از مشکلات و رسیدن به آرامش را یاد خداوند و حاجت طلبیدن از ذات مقدس او دانسته اند: “الا بذکر الله تطمئن القلوب” “ادعونی استجب لکم".

هرگاه انسان به دور از دغدغه های روزگار و فراقت از هر آن چه ذهنش را مشغول ساخته، به درگاه خداوند متعال روی آورده و با او مناجات می کند، سوای از آن که حاجت و نیاز خود را طلب می نماید، به یک آرامش روحی و جسمانی دست می یابد که هیچ گاه قابل مقایسه با عوامل مادی نیست.

هم چنین دعا کردن آثار تربیتی فراوانی هم در زندگی انسان دارد مانند خودسازی، ایجاد امید و نشاط، افزایش اعتماد به نفس و بالاتر از همه موجب اعتقاد به وجود پروردگار قادری خواهد شد که هرچند اسباب دنیای مادی از رفع نیازهای انسان ناتوانند اما ذات مقدس الهی بهتر از هرکسی به ابعاد وجودی او آگاهی داشته، خواسته هایش را می داند و بر اساس مصلحت او با وی رفتار خواهد نمود. 
۵ خرداد ۹۷. ساعت ۱۵.۴۳. حوزه علمیه

 3 نظر

حرکت جوال ذهن

28 اردیبهشت 1397 توسط مقدس آهنگری

به نام خدا

حرکت جوال ذهن

کلثوم مقدس آهنگری
تازه از مسجد به خانه آمده ام. برادرم به همراه همسر و دختر کوچکش مشغول جمع کردن وسایلشان هستند تا به شهر خودشان برگردند.

پدرم برای سرگرم کردن برادرزاده ام برایش شعر می خواند. مادرم در جمع آوری وسایل به آن ها کمک می کند. من هم در اتاق دیگری نشسته و مشغول انجام حرکت جوال ذهن هستم‌. 

فصل کار کشاورزی است. متاسفانه به دلیل کمی بارش باران و کمبود آب، در منطقه ما کشاورزان با مشکل آب مواجه هستند و پدرم بنده خدا بعد از نشاکاری، درست و حسابی استراحت نکرده و با آن درد زیاد کمر، مجبور است هر روز یک یا دوبار به شالیزار سر بزند.

بعضی وقت ها خیلی دلم به حالش می سوزد. دعا می کنم خدایا باران رحمتت را بر ما نازل کن!

می خواستم کمی استراحت کنم ولی کارهای ناتمام زیادی دارم از کارهای شخصی ام گرفته تا کارهای حوزه.

برای بدرقه خانواده برادرم و خداحافظی و خوش و بش با برادرزاده باید بروم. پدرم صدایم می زند……
۲۸ اردیبهشت ۹۷_ ساعت ۱۴.۴۸_ اتاق خواب

 نظر دهید »

گتره نویسی؛ ماه مبارک رمضان

26 اردیبهشت 1397 توسط مقدس آهنگری

به نام خدا

کلثوم مقدس آهنگری

 گتره نویسی

(ماه مبارک رمضان)
دوباره ماه رمضان از راه رسید با همه خوبی هایش، ماه غفران، ماه رحمت، ماه نزول بی امان رحمت و الطاف بی کران الهی. ماهی که در آن بزرگ ترین معجزه پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله و سلم یعنی قرآن کریم برای هدایت بشر نازل شد.

دوباره آمدی ماه خوب من! بازهم سحر و دعای ابوحمزه ثمالی، افطار و نوای ربنایش، تلاوت قرآن و مسجد و نماز.

خداوند رحمن در این ماه عزیز حتی بر دست و پای شیطان لعین هم غل و زنجیر می زند تا روزه داران را گمراه نکرده و تنها با دل سپردن به خداوند مهربان، اعمال عبادیشان را انجام داده و این ماه پرفضیلت را پشت سر بگذارند. پس اگر با وجود این، باز هم غفلت کردیم و گناه، همه عواقبش پای خودمان است که نتوانستیم نفس اماره خویش را در برابر نافرمانی از اوامر الهی نگه داریم.

خلاصه این که هرچه از معنویت و برکات این ماه عزیز بگوییم باز هم کم است. ماهی در آن که حتی خواب و نفس کشیدن هایمان هم عبادت است. چه خدای مهربانی داریم که این همه رحمت و لطفش را به روزه داران عطا می فرماید اما ما بندگان غافل، از این برکات به خوبی بهره نمی گیریم!

خدای خوب من! کمکمان کن تا بتوانیم در ماه رمضان امسال، از این فرصت ناب و ارزنده نهایت بهره را برده تا در پایان این ماه پربرکت، شادمان و دست پُر، از مهمانی پروردگار مهربان بیرون آییم!
روزه داران عزیز ما را نیز از دعای خیرتان بی نصیب نفرمایید…..
۲۶ اردیبهشت ۹۷_ ساعت ۱۵.۴۳_ اتاق پژوهش حوزه علمیه

 نظر دهید »

حرکت جوال ذهن

25 اردیبهشت 1397 توسط مقدس آهنگری

​به نام خدا
حرکت جوال ذهن

کلثوم مقدس آهنگری
چند دقیقه پیش از حوزه رسیدم خونه و مشغول خوردن نهار. دیگه سیستم بدنم به این طور غذا خوردن عادت کرده؛ صبحانه نصفه و نیمه و نهار ساعت ۵ یا ۶ عصر. بعضی روزها  هم که شام و نهار یکی می شه!

مامان داره حیات رو جارو می زنه. بنده خدا خیلی زحمت می کشه. بعضی وقت ها عذاب وجدان می گیرم از این که نمی تونم کمک کارش باشم.

موقع برگشتن از حوزه رفتم سر مزار شهدای مدافع حرم. حدود یک ساعتی فکر کنم اون جا نشستم و باهاشون درد و دل کردم. خیلی وقت بود نرفتم بودم زیارتشون. این روزها سالروز شهادت دلاورمردان مدافع حرم مازندران تو حماسه خانطومان هست. برای همین با خودم گفتم بهترین فرصته که برم سر مزارش و سالگرد شهادتش رو بهش تبریک بگم.

موقع رفتن از خدا خواستم که امروز سر مزارشون خلوت باشه که بتونم حسابی درد و دل کنم و البته همین طور هم شد. خدا لطف کرده و یه دل سیر نشستم و باهاشون حرف زدم.

این شهیدمون جاویدالاثره. بهش گفتم سالگرد شهادت مبارک ولی الان دو سال گذشته. نمی خوای برگردی؟ خودت که خانوادت رو می بینی و ازشون خبر داری ولی به فکر زن و بچه هات، به فکر پدر و مادرت نیستی که دلشون ناآرومه؟ نمی دونن کجایی؟ اگر پیکرت برمی گشت لااقل یه مقدار دلشون آروم می شد.

فکر کنم نزدیک یک ساعت نشستم کنار مزارشون. بعدش هم دیگه گفتم باید برم دیر می شه. 

الان هم که تو اتاق پذیرایی مشغول خوردن نهار هستم.
اتاق پذیرایی_ ساعت ۱۷.۵۹_ ۲۵ اردیبهشت ۹۷

 نظر دهید »

حرکت جوال ذهن

25 اردیبهشت 1397 توسط مقدس آهنگری

​به نام خدا

حرکت جوال ذهن

 کلثوم مقدس آهنگری
الآن تو را مشهد هستیم با بچه های حوزه. امسال دومین ساله که با بچه های حوزه می رم مشهد. پارسال خیلی بهمون خوش گذشت. خواهرم هم با ما اومد. 

تا دیروز اصلا معلوم نبود می ریم یا نه. به قول دوستان امام رضا طلبیده.

هوا بارونیه. بچه های صندلی عقب خیلی حرف می زنن. از سروصدای زیاد حوصله ام سر می ره. پارسال صندلی جلو بودیم خیلی خوب بود ولی امسال بقیه زودتر رفتن جا گرفتن.

راننده می گه حتما باید کمربندها رو ببندید. داشتم خفه می شدم. بازش کردم. نمی شه تکون خورد.

استاد گفتند فقط ۵ دقیقه بنویسید که تموم شد. همین قدر تونستم بنویسم.

دوستان عزیز نائب الزیاره شما هستم.

استاد عذر تقصیر! چهارشنبه نمی تونم کلاس حاضر باشم. اگه نوشته من رو بررسی کردید ان شاء الله فایل آفلاین رو گوش می کنم ببینم چی کار کردم. ولی خیلی دوست داشتم شنبه بخونید که خودم حاضر باشم.
۳ اردیبهشت ۹۷_ داخل اتوبوس تو راه مشهد

 نظر دهید »

تکنیک حس مکان

25 اردیبهشت 1397 توسط مقدس آهنگری

​به نام خدا

تکنیک حس مکان

کلثوم مقدس آهنگری
فردا در زندان ابوغریب اعدام خواهم شد.

خدایا به دادم برس! یعنی واقعا فردا اعدام خواهم شد؟! یعنی این آخربن روز و آخرین لحظات زندگی من است؟!

خدایا یک راه فرار و نجاتی جلوی من قرار بده. مرا از دست این جلادان نجات بده.

چه قدر کارهای عقب افتاده در زندگی دارم. چه حق هایی که به گردنم مانده و هنوز ادا نکردم. ای کاش با رفتارم دل عزیزانم را نمی شکستم. ای کاش آن روز آن حرف را نمی زدم.

خدایا می ترسم! یعنی چگونه می خواهند مرا بکشند؟! اعدوم با طناب، با شلیک گلوله، با شوک الکتریکی.

ای کاش می توانستم راه فراری پیدا کنم. ولی نمی شود، همه جا پر از مامور، همه در و پنجره ها و روزنه ها پوشیده شده. چی کار کنم؟ بعنی واقعا هیچ راهی نیست؟ همه جا تاریک و سرد. از سرما تنم می لرزد. خیلی گرسنه ام. ای کاش یک نفر بود که با او حرف می زدم و کمی آرام می شدم. 

خدا از شما نگذرد! مگر شما وجدان ندارید که این گونه با اسیرانتان رفتار می کنید؟!

چه قدر سخت است که مدت ها از عزیزانت دور باشی و حتی نتوانی صدایشان را هم بشنوی! چه قدر دلم می خواست الآن کنار خانواده ام باشم. اصلا کسی به فکر من هست؟! آیا دلشان برای من تنگ شده؟ آیا به فکر چاره ای برای آزادی من هستند؟

این چه حرفی است؟! مگر از دست آن ها کاری برمی آید؟ آن ها هم منتظرند تا اتفاق غیر منتظره ای بیفتد و من آزاد شوم. وای خدایا! یعنی می شود؟ آیا می شود یک معجزه ای اتفاق بیفتد و من آزاد شوم؟!

خدایا می ترسم! خواهش می کنم کمکم کن! نگذار این فکر و خیالاتم به واقعیت تبدیل شود. نجاتم بده…..

۱۴ اردیبهشت ۹۷.ساعت ۱۱.۵۶_اتاق پذیرایی

 نظر دهید »

تکنیک تکمیل متن

25 اردیبهشت 1397 توسط مقدس آهنگری

​به نام خدا

تکمیل متن

کلثوم مقدس آهنگری

کسی در من مویه می کند، ضجه می زند، درد می کشد. کسی در من مویه می کند، صدایش از ته چاهی بی انتها بیرون می خزد و در اعماق جانم می پیچد و در امواج قیرگون آب ته چاه تنیده می شود و بالا می آید، می خراشد و بالا می خزد. 

و در من چاهی است به عمق شب های زمستان و حنجره ای در ته آن همه ناله های دنیا را زخمه می زند، درد می کشد، ضجه می زند….

آه خدای من! چه قدر دردناک است که نتوانی درد دل هایت را به کسی بگویی و هم چون کوه آتشفشانی که در خود می خروشد و توان بیرون ریختن گدازه هایش را ندارد، درد فراق و دوری، در اعماق جانم در حال فوران است و دریغ از دلی که بتوانم دردهایم را به او بگویم.

ای قلب ناآرام من، آرام باش! جز من و خدای من کسی از ضجه ها و ناله هایم خبر ندارد. کسی نمی داند در اعماق وجودم دردی است که بارش را به تنهایی به دوش می کشم و جرات ابرازش را ندارم.

به که گویم؟!

مگر می شود عمق این درد فراق را برای کسی بازگو کرد؟! اصلا آیا کسی باورش می شود که این گونه در غم فراقش می سوزم و می سازم و علی رغم ظاهر آرامم، باطنی مواج و مشوش در من نهفته است؟!

آه، کجایی؟!

بگو چگونه این درد را برایت به تصویر کشم که تو باور کنی بی تو همانند امواج متلاطم دریا در تب و تابم و در کنار خوشی هایم، جای خالی تو را احساس می کنم؟

خدای من! آیا هنوز زمان پایان این فراق و جدایی نرسیده؟ صبور بودن تا کی؟! گاهی اوقات احساس می کنم که به انتها رسیده ام!

دریاب مرا پروردگارم…..

(۹ اردیبهشت ۹۷_ساعت ۲۳.۰۴ _ اتاق پذیرایی)

 نظر دهید »

گتره نویسی؛ انتظار فرج

25 اردیبهشت 1397 توسط مقدس آهنگری

به نام خدا

گتره نویسی

کلثوم مقدس آهنگری

(انتظار فرج)

انتظار یعنی چشم داشت و منتظر بودن و انتظار فرج یعنی منتظر بودن برای ظهور آخرین ستاره آسمان امامت و ولایت و تجات دهنده انسان ها از گمراهی و ظلمت.

انتظار فرج از جمله عبادات مهم در مکتب تشیع بوده و به فرموده رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم افضل عبادات است.

حال با توجه به این که در عصر انتظار به سر برده و خود را جزء منتظران امام دوازدهم می دانیم، باید ببینیم آیا به معنای واقعی منتظر آمدن آن حضرت هستیم یا خیر؟

می گویند منتظر واقعی کسی است که از جان و دل منتظر ظهور مولایش باشد و در رکاب آن حضرت همچون یاران باوفای اباعبدالله الحسین علیه السلام در برابر ظلم و ستم بایستد.

آیا ما جزء یاران و منتظران حقیقی حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف هستیم یا مانند مردم کوفه دعاهایمان و حرفهایمان به زبان است و وقت عمل، امام زمانمان را تنها خواهیم گذاشت؟!

معیار این سنجش آن است که ببینیم در عصر غیبت امام معصوم علیه السلام، چه قدر از ولی فقیه و نائب بر حقش اطاعت می کنیم؟

اندکی تامل ……..

۲۲ اردیبهشت ۹۷_ ساعت ۲۰.۴۹

 نظر دهید »
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

*سنگر طلبگی*

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
  • زن و خانواده
  • مهدویت
  • اخلاق
  • عقاید
  • دل نوشته
  • شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • محمدی
  • مدرسه علمیه امام خمینی ره رباط کریم
  • سامیه بانو
  • امیرِعباس(حسین علیه السلام)
  • بتول سادات بنیادی

آمار

  • امروز: 6
  • دیروز: 8
  • 7 روز قبل: 34
  • 1 ماه قبل: 50
  • کل بازدیدها: 9500

آمار بازدید

  • حرکت جوال ذهن
  • گتره نویسی؛ ماه مبارک رمضان
  • ماجرای من و کلاس نویسندگی
  • حرکت جوال ذهن
  • خداحافظ ماه خوب من

آرشیوها

  • خرداد 1397 (4)
  • اردیبهشت 1397 (7)
  • بیشتر...
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس